کودکان امروز دسترسی بیشتری به کتاب دارند و خانوادهها نیز بیش از گذشته به اهمیت مطالعه در زندگی فرزندانشان پی بردهاند. همین مسئله باعث شده است با کودکان بااستعدادی برخورد کنیم که دایره واژگانی خوبی دارند و علاقهمند به داستاننوشتن هستند. یکی از این کودکان بااستعداد، پریناز دنکوب، نوجوان 11ساله محله جاهدشهر، است که تاکنون بیشتر از 10داستان کوتاه نوشته و در قصهگویی و شاهنامهخوانی هم دستی برآتش دارد.
پریناز متولد 1389 است. مادرش دانشآموخته رشته کتابداری است و بهواسطه شغلش پریناز را هر روز به کتابخانه میبَرد. او از کودکی با مجموعهای از کتابهای کودک، پادکستها و بازیهای کودکانه بزرگ شده است که هر کدام از آنها در توسعه استعدادها و شکوفایی خلاقیت پریناز نقش بسزایی داشتهاند.
از او میپرسم از چه زمانی متوجه شدی که به نوشتن علاقه داری، او در جواب میگوید: از 3سال پیش، وقتی که هشت ساله بودم، انشایم در مدرسه اول شد. معلم انشایم مرا تشویق کرد و از همان روز، هر روز مینویسم و با داستان هایم زندگی میکنم.
برایم جالب است که یک دختر 11ساله این همه به نوشتن علاقهمند است، پریناز توضیح میدهد: نوشتن به من احساس آرامش میدهد. وقتی داستان مینویسم از خودم راضی هستم. نوشتن فکر من را باز میکند، به نظر من افرادی که مینویسند با وجود کتاب، قلم و نوشتن، احساس تنهایی نمیکنند.
پریناز در میان نوشتههایش داستانهای «کاراگاه کوچولو و ویروس کرونا» و «گلهای خانه مادرجان» را خیلی دوست دارد، داستانهایی که در جشنواره داستاننویسی دانشآموزی استانی رتبه برتر را به دست آورده است.
او درباره بچههایی که علاقهمند به نویسندگی هستند اما نمیدانند چگونه و ازکجا باید شروع کنند، میگوید: به آنها میگویم داستاننوشتن امکانپذیر است به شرط اینکه استعداد و حس و حال نویسندگی را داشته باشند
او درباره بچههایی که علاقهمند به نویسندگی هستند اما نمیدانند چگونه و ازکجا باید شروع کنند، میگوید: به آنها میگویم داستاننوشتن امکانپذیر است به شرط اینکه استعداد و حس و حال نویسندگی را داشته باشند. نباید به خودشان سخت بگیرند، کم کم شروع کنند و بعد داستانهای کوتاه بنویسند. کتاب هم زیاد بخوانند تا واژهها و جملات زیادی را بلد باشند و آنها را بنویسند.
دانشآموز 11ساله مشهدی علاوه بر داستاننویسی به شاهنامهخوانی هم علاقهمند است، او در ویژهبرنامه پاسداشت بزرگترین حماسهسرای ایران که با حضور شاهنامهخوانان پارسیزبان از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان و هند برگزار شد، اجرای برنامه داشت و تشویق همگان را برانگیخت.
پریناز در بین داستانهای شاهنامه به «هفتخان رستم» اشاره میکند و میگوید: از نظر من زندگی یک سفر پرمخاطره است مثل هفت خان رستم! باید خودمان را آماده این سفر کنیم. دستپاچه نشویم، به فکر سرما و گرما باشیم، به فکر تنپوش و آذوقه راه باشیم. با صبر و حوصله گام برداریم، خلاصه اینکه «زندگی» بزرگترین سفر تمام عمر ماست. باید ششدانگ حواسمان جمع باشد و از این هفتخان به سلامت بگذریم.